تهران امروز - تازهترین برنامه بحث روز رادیو تهران درست از لحظهای جذاب شد که مجید امیدی، مدیر حوزه فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان از شنوندههای رادیو عذرخواهی کرد و گفت:« 27 درصد از جوانان خانه مجردی دارند».
ماجرا احتمالا وقتی برایتان جذابتر میشود که متوجه شوید موضوع اصلی این برنامه بررسی دلایل افزایش سن ازدواج در ایران بود. در این برنامه رادیویی علاوه بر مجید امیدی، اقبالپور، مدیر پژوهش مرکز امور زنان نهاد ریاست جمهوری و محمد احمدی، متخصص علوم تربیتی و روانشناسی هم حضور داشتند. ماجرای خانههای مجردی در تهران موضوعی است که در اندک روزهای گذشته از سال جدید مورد توجه چند رسانه قرار گرفته.
پیش از این یکی از خبرگزاریها اقدام به تهیه گزارشی چند وجهی درباره تمایل جوانان به داشتن خانه مجردی کرده بود. اتفاقا در آن گزارش هم مجید امیدی یکی از افرادی بود که به عنوان کارشناس نسبت به افزایش آمار خانههای مجردی در ایران هشدار داده بود. او گفته بود: «تعداد زیادی از جوانان در تهران زندگی مجردی دارند. این مسئله متأسفانه در کلانشهرها نمود بیشتری دارد. این آمار تکاندهنده است و هشداری برای خانوادها محسوب میشود. واقعیت این است که خانوادهها خواسته و ناخواسته زمینه را برای زندگی مجردی فرزندانشان فراهم میکنند و در برابر این دگرگونی و تمایلات جوانان سکوت میکنند.» برنامه بحث روز رادیو تهران البته پیش از حرفهای مجید امیدی هم با حرفهای محمد احمدی گرم شده بود.
او افزایش سن ازدواج را تهدیدی برای جامعه ایران اعلام کرد و از نهادها و سازمانهای مربوطه خواست به این موضوع جدیتر نگاه کنند. البته خانم اقبالپور هم بر اساس پژوهشهایی که مرکزشان انجام داده بود، گفت: «تجرد قطعی برای دختران از 45 سال به بالاست.» با این حال بازهم باید به خطوط ابتدایی گزارش بازگشت و داغترین حرفهای این بحث رادیویی را از زبان مجید امیدی پیگیری کرد.
او در پاسخ به پرسش مجری برنامه که پرسید:« آیا آماری از خانههای مجردی در تهران دارید؟» با عذرخواهی از شنوندگان رادیو گفت: « معتقدم باید خبرها را به خانوادهها داد. متاسفانه با وجود افزایش اطلاعات رسانهای، خیلیها مقهور ادبیات و فرهنگ بیرونی میشوند. انگار خیلیها سنتهایشان را از دست دادهاند. میشنویم معمولا وقتی میپرسند چرا ازدواج نمیکنید، میگویند چون شغل نداریم. چون مسکن نداریم... اما ما تناقضاتی در این پژوهشها میبینیم. در یک شهرستان، 84 درصد از کسانی که از هم طلاق گرفته بودند، دارای منزل ملکی بودند. یعنی مشکل مسکن نداشتند. بلکه مشکل عاطفی بود. ازدواج موفق سه شرط میخواهد؛ آموزش مداوم، از لحظهای که فرد به دنیا آمد تا هنگام ازدواج. دو، مشاوره و بالاخره انتخاب؛ انتخاب دقیق. یک بار دیگر از شنوندگان رادیو عذر میخواهم، 27 درصد از جوانان (اعم از پسر و دختر) خانه مجردی دارند. در حالی که این رقم باید در عدد چهار ضرب شود؛ چون هر پسری دست کم چهار دوست دارد ـ البته حساب آنان که دانشجو هستند و خوابگاه ندارند و دنبال خانه میگردند، جداست ـ بدتر اینکه بعضی از این افراد متاهلند و خانه مجردی دارند.» به هر حال به نظر میرسد با حرفهای رد و بدل شده در این برنامه رادیویی و پیگیریهایی که پیش از این درباره زندگی مجردی جوانان صورت گرفته بود، موضوع خانههای مجردی- بهویژه در تهران- قرار است با حساسیت بیشتری پیگیری شود.
پیش از این یکی از خبرگزاریها برای پیگیری ماجرا، گزارشی از آژانسهای املاک در شمال تهران تهیه کرده بود و از قول صاحب یک آژانس آورده بود: «بیشتر متقاضیان ما برای خانه مجردی جوانان هستند. در حالی که در گذشته بیشتر مردها مشتری ما بودند، اما الان خانمها از مردها پیشی گرفتند. مردهایی را میشناسیم که به دور از چشم همسرانشان برای دوستان خود آپارتمان اجاره کردهاند و هزینههای زیادی را میپردازند.
در همین محله، دخترها و پسرهای جوان و پولداری را میشناسم که در روز فقط چند ساعت در آپارتمان اجارهای خود هستند؛ در واقع برای خوشگذرانی و راحت بودن، حاضرند بالای 30 میلیون تومان ودیعه و 500 هزار تومان اجاره بدهند.» با وجود تمام این پیگیریها و ارائه آمار، خواندن حرفهای محمد زاهدی اصل رئیس انجمن مددکاری ایران هم جالب است.
او تمایل جوانان به استقلال و زندگی مجردی را از زاویه دید خودش طبیعی میبیند:«هر جوانی تمایل دارد که زندگی مستقلی داشته باشد بنابراین از این جهت امری طبیعی است اما نباید از نظارتها غافل شد. از طرفی وقتی نتوانیم شرایط تشکیل زندگی مشترک را برای جوانان فراهم کنیم، به دلیل طولانی شدن دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج این امر باعث میشود در موقعیتی قرار گیرند که احساس کنند سربار خانوادهها هستند.»
و بالاخره حرفهای پایانی او که احتمالا بهترین پایان هم برای این گزارش است: «همه جوانها برای خوشگذرانی زندگی مجردی را انتخاب نمیکنند. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که جوانان مجبور هستند این نوع زندگی را انتخاب کنند.»